سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   صفحه نخست |   شناسنامه |   ارتباط با عالم و آدم |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

 

 

درباره همان دوقطعنامه و همان دو رئیس جمهور (سه شنبه 86/8/15 ساعت 10:34 صبح)

پست قبلی بازتاب جالبی در میان کسانی داشت که با محتوای آن موافق نبودند.به جا دیدم یکی از کامنت های پست قبلی را بدون کم و کاست ارائه کنم و درباره آن به چند نکته خیلی گذرا اشاره کنم بلکه غائله بخوابد و ما هم من­بعد بیشتر دور همان مسائل فرهنگی بگردیم و کم تر خود را در معرض این قسم حملات قرار دهیم.چه همین کامنتی که خواهید دید و کامنت دیگری که به بدترین توهین ها متوسل شده است به خوبی نشان می دهد فضا برای طرح عادی یک فکر وجود ندارد و گویی برخی آماده اند کسی را پیدا کنند و فی­الفور خرخره اش را بجوند.
 

1-در این نوشتار که برای یک کامنت کمی طولانی به نظر می رسد و انصافا باید از ایشان به خاطر این زحمت قدردانی کرد چنین تصور شده است که محمدحسین یک اصولگرای دوآتشه حزبی است که به میدان آمده تا به دفاع همه جانبه از دولت پرداخته دیگران را با دم تیغ حرف های راست و دروغ لت و پار کند.من البته منش احمدی نژاد را به حقانیت نزدیک می بینم و بر همه رسم های متزورانه گذشته ترجیح می دهم اما معنی اش این نیست همه چیز را رو به راه می دانم.لذا انصاف و اعتدال را در این می بینم که دربرابر حرفی که در پست قبلی زده شد فقط به نقد همان ایده پرداخته شود.و خصوصا افرادی که خود را پرسشگر می نامند قبل از آن که از همه نظرات من آگاه  بشوند شمشیر نکشند.من معتقدم همه ما باید تنها به حق پایبند باشیم و نه به حزب و نه به علایق شخصی و عاطفی­مان و نه به موضع گیری­های گذشته مان ونه خیلی چیزهای دیگر.محمد حسین دوستانی دارد که با او در نظرات سیاسی کاملا مغایرند اما فوق العاده با آن ها صمیمی است.پس کمی آرام بگیریم.

2-نظراتی که در این کامنت ارائه شده با لحنی کاملا دلسوزانه سعی می کند خود را حقیقت جلوه دهد اما متأسفانه گاهی از مبنای درستی برخوردار نیست.مثلا در سوال5 نویسنده نشان داده است که چیزی از رابطه درآمد نفتی و فقر مردم نمی داند و مثل دستفروش سرکوچه ما تصور می کند هر چه درآمد نفتی بالا می رود بلافاصله باید پول بیشتری توی جیب مردم برود.و همچنین نویسنده با سادگی تمام قصد دارد با ملاک قرار دادن تورم به طور کلی فقیر یا غنی شدن مردم را طی دوسال ریاست جمهوری بسنجد.گویا تورم در این دولت زاییده شده.کاهش بیکاری هم که اهمیت ندارد.باید پرسید اگر رئیس جمهور که با مردم دورترین نقاط ایران از مرکز دیدار داشته(به استقبال ها اصلا کاری ندارم) فقط محله خودشان را می بیند شمای پرسشگر کجا را می بینید؟آیا از محرومیت مردم سیستان،ایلام،کرمان ووو خبرداری؟همان ها که وقتی مجلس ششمی ها تحصن کرده مهمان سخاوت مجلس شده بودند لنگ هزار تومان بودند؟من فرزند کرمانم و بسیاری این محرومیت ها از نزدیک دیده ام در همان زمانی که آقای خاتمی مردم جیرفت را مردم جهرم خطاب کرده بود و طایفه هزار فامیل برثروت خود می افزود.شما آن روز کجا بودی؟راستی چرا خبرنگاران روزنامه های مدعی مردم سالاری از پیگیری و اطلاع از روند فعالیت های عمرانی دولت طفره رفتند؟مشکلات فراوانی وجود دارد.اما سوال مرا پاسخ دهید:آیا اینان که امروز سنگ مشکلات را به سینه می زنند در رفتار خود صادقند؟یا از سرپا ماندن دولتی که به برخی همسایه ها وعده سقوطش را داده بودند ناراحتند؟ فرض کنید من معنی وظیفه را نمی دانم.شما خودتان حرفتان را تکمیل کنید وبه من بگوئید آیا در دولت های قبل مردم می توانستند انتظار انجام بدیهی ترین وظیفه  همان دولت را داشته باشند.؟

3-در قاموس عدالت خواهی اشخاص مهم نیستند. سران کوکلس کلان امریکا یا چاوز یا گوارا که شهادت در مورد امثال او یاوه ای بیش نیست و باقی مظاهر مشهور  جبهه ضد امریکا هیچ کدام منظور من نبودند.من از مردمی سخن می گویم که به خاطر سیاست های اقتصادی،فرهنگی ونظامی آمریکا زندگی شان را می بازند در زندان های همه دنیا در کشورهای اشغال شده که چندتایی است وکشورهای استعمارشده که بسیارند.من از اندیشمندانی سخن می گویم که به خاطر مخالفت بایکوت می شوند اگر محاکمه و زندانی نشوند.من از نسل کشی هایی دلخونم که در تاریخ غرب نو و زیر نگاه امریکا اتفاق افتاده و حتی من و تو  گاه تا سال ها از آن ها بی خبر می مانیم.دوست من ،چاوز و چه کیلویی چند؟تو درباره آن ها از من پرسیده بودی که چماقشان کردی بر سر من؟و نتیجه گرفته ای:فاین تذهبون؟ مذهب ما از آن چه تو را چنان به هیجان واداشت منزه است.

4-گفته شده است:همه می دانیم  این استقبالات از تمامی سردمداران در تمامی طول تاریخ انجام شده و همیشه مردم در برابر بزرگان زمان طاق نصرت ها ساخته اند. همین طور است خصوصا طاق نصرتی! که مردم برای رضا و محمدرضا ساختند در تاریخ بی نظیر بود.اما این همه­ی جواب من نیست.بر اساس آن چه ایشان از مضمون!کلام امام نتیجه گرفته اند لازم است چند سال یک بار رفراندوم عمومی برگزار شود تا فرزندان پدرانی که مرحوم شده اند نظر خود را در شکل حکومت دخالت دهند.بلکه با وجود احتمال عوض شدن هر لحظه ای نظرات لازم است هر روز و اگر ممکن باشد روزی چند بار این رفراندوم برگزار شود تا از مقبولیت نظام مطمئن شویم!غیر از این است؟اما این چیزی نیست که شما می خواهید بگوئید.شما و کسانی که در این باره چون شما می اندیشند معتقدند هر وقت که شما تشخیص دادید باید همه فوری به همین نتیجه برسند  و همه انتخابات ها هرچند نتیجه آن نشان از پایبندی بالای 50درصدی مردم داشته باشد به کناری گذاشته شوند و  حاکم بلافاصله خواست شما را اجرا کند. یا شاید می پسندید شما هم در کنار این حکومت حکومت دیگری تشکیل دهید تا مجبور نباشید در نظامی ادامه حیات دهید که نسل قبل با چنگ و دندان به دست آوردند.می بینید اگر هیاهو را از برخی حرف ها کسر کنیم چه باقی می ماند؟

5-درباره سیره سیاسی حضرت رسول صلی الله علیه وآله وامام حسن علیه السلام  با دو ملاک متفاوت روبه روئیم و هر دو به اضافه سایر ملاکات باید در همه رفتارهایمان لحاظ شود.وارد این بحث تخصصی نمی شوم که اگر دوست پرسشگرمان حوصله اش را داشت خودش وارد آن می شد.اما آنچه من دنبالش گشتم و نیافتم ربط قضیه بود.پیامبر با کفار صلح کرد.مگر ما جنگیدیم؟ وانگهی آیا پیامبر در صلحش به آن ها پناه هم برد وطرح دوستی ریخت؟یا همان موقع هم آیات «ولاترکنوا...»حاکم بود. آن چه شما از آن دفاع می کنید اتفاقا به رفتار ابوموسی اشعری بیشتر شباهت دارد تا سیره رسول.نشان به این نشانه که وقتی امریکایی ها درگوشی از ما معذرت خواهی می کردند  در رسانه ها و با صدای رسا ما را محمور شرارت می خواندند.یادتان هست؟فارجعوا الی التاریخ.

6-اما درباره فلسطین.این قسمت را چون به روزنامه اعتماد مربوط می شد گذاشتم برای خاتمه.

متأسفانه لحن مقاله مذکور بر  خلاف آنچه معمولا در روزنامه شرق شاهد بودیم به طور آشکاری برانگیخته،عصبی و سفسطه آمیز است از این جهت که آنچه نویسنده اش بازگو می کند ناشیانه از لابلای وقایع و اخبار گزینش شده است و رخدادهای دوپلو برای آن که خوب به بدنه کار در بیایند با اضافه قیدهای تأکیدی که شگرد کهنه ای است همراه شده اند.اگر بخواهیم حقیقت را بازیابیم کافی است همان مقاله را نویسنده بازنویسی کند و این بار همه ورق های تاریخ را(از سال های سال قبل از 1946 و حتی پیش تر از آن) بخواند و بازگوید، جریانات رخداده را از همه جوانب آن بنگرد و به جای خواننده نتیجه گیری نکند.در این باره بهتر است کمی بیش از نوک بینی را هم دیده و نیز اندکی به وعده های الاهی دل بسته ضمنا هشدار قرآن را درباره کتمان حقایق فراموش نکنیم.دوست عزیز پرسشگر.در دنیا چیزهای خیلی مهمی وجود دارد اما همیشه از خودت بپرس آیا چیزهای مهمتری هم هست؟

موفق باشید.

  

واما اصل پیام پرسشگر:

با سلام خدمت برادر محمد حسین عزیز
از شما یک سوال دارم دوست عزیز:
1- اصلا شما مقاله فوق را کامل خواندید؟ در مقاله فوق به درستی اثبات شده که طرح مساله هولوکاست بیشتر از اینکه به نفع فلسطینی ها باشه، به ضرر آنها تمام شده است. اگر آن استدلال را قبول ندارید و می گوئید اشتباه است با دلیل و متقن بفرمائید اشتباه است و اگر درست بود به صحت ان اقرار فرمائید. لطفا سرراست جواب بدهید...
2- از طرف دیگر در مورد بحث گفتگوی تمدنها؛ برادر عزیز آیا شما مقتضیات زمان را در آن سالها درک کرده اید؟ آیا در ان هنگام که نفت به بشکه ای 7.5 دلار رسیده بود و دنیا بخصوص بعد از 11 سپتامبر آماده پیدا کردن یک مظنون و دراز کردن آن بود را به یاد دارید؟ آیا می دانی همان نظریه باعث شد تا وزیر امور خارجه آمریکا رسما از ایران به خاطر کودتای 28 مرداد عذرخواهی کند؟ معنی عذرخواهی رسمی در دیپلماسی را می دانی؟ یادت باشد حتی حضرت رسول (ص) در زمانی با کفار صلح می نماید .. به علت اقتضای شرایط...یا امام حسن (ع) با بدترین دشمن خود صلح می کند...آیا عمل این بزرگواران را باید با چه معیاری سنجید؟
3- فرمودید با معیار تفکر حضرت امام -ره- مشکلی ندارید. پس قاعدتا نباید با نظر ایشان مبنی بر میزان بودن رای ملت مشکلی داشته باشید. تا جائیکه یادم می آید حضرت امام اعتقاد داشتند که به صرف اینکه پدران نوع خاصی از حکومت را می پسندیدند نباید آن شیوه حکومتی برای فرزندان هم پسندیده شود - نقل به مضمون- پس آیا بزرگان شما که دائم دم از برگزاری رفراندوم در فلسطین می زنند، آیا راضی به برگزاری همان رفراندوم در کشور خودشان هستند؟
یک نکته: لطفا چیزهایی که عملا فاقد ارزش اثباتی هستند مثلا استقبال میلیونی - به زعم خودتان البته- از مقامات و  ... را به عنوان سند مشروعیت مطرح نکنید که همه می دانیم  این استقبالات از تمامی سردمداران در تمامی طول تاریخ انجام شده و همیشه مردم در برابر بزرگان زمان طاق نصرت ها ساخته اند و فردا همان مردم همان افراد را به بدترین وضعی بدرقه کرده اند..شما که تاریخ بلدید ..پس این قضایا را زیاد دیده اید...
4- این قلب آزادگان جهان و اندیشمندان جهان کجاست؟ به طور مثال آیا سران کوکلس کلان امریکا که به عنوان مهمان کنفرانس هولوکاست در تهران حضور داشتند، از نظر شما جزو این دسته هستند؟ برادر چاوز که چند روز ژبش بر دستان خانم سوپر مدل انگلیسی بوسه زد چطور؟ برادر چه گوارا ( اگر تاکنون از طرف شما به افتخار شهادت نرسیده باشد) که با شهید بزرگوار چمران به دست افراد جاهل یکسان شد هم جزو همین افراد است؟ فاین تذهبون؟؟؟
5- دوست عزیز، بدان که کاد الفقر ان یکون کفرا... خودت صادقانه بگو که در این سالها آیا فقر مردم - با این مقدار در آمد نفتی- افزایش یافته است یا کاهش یافته؟ - البته به غیر از محله ریاست محترم جمهور و یا همان قصابی محل خرید ایشان - پس اگر کسی از دولت مملکت خودش حداقل وظایفی که شرعا و قانونا عهده دار است را طلبید، شما ناراحت نشو و اگر هم خواستی ناراحت شوی، برای مردمی ناراحت بشو که حتی از دولت خودشان نمی توانند انتظار انجام بدیهی ترین وظیفه - دقت کن وظیفه....حتما معنیش را خوب بلدی؟ - همان دولت را داشته باشد.
در نهایت....اللهم اجعل عاقبه امورنا خیرا

 محمدحسین:آمین  


  • نویسنده: محمدحسین

  • اظهارنظرها ( )


  • همه نوشته های من
    دین در چنگ فرهنگ!
    [عناوین آرشیوشده]
  •   عبور و مرورهای عالم و آدم
  • امروز: 15 بار
    دیروز: 30بار
    کل بازدیدها: 80077 بار
  •   اندیشه گران
  • مراجع عظام [94]
    علی صفائی حائری [175]
    علامه طهرانی [100]
    شهید مطهری [54]
    سروش [116]
    رحیم پور ازغدی [70]
    آوینی [82]
    چمران [67]
    شریعتی [197]
    علامه مصطفوی [156]
    زائری [67]
    مصباح یزدی [86]
    خاتمی [128]
    احمدی نژاد [204]
    [آرشیو(14)]

  •   درباره من
  • درباره همان دوقطعنامه و همان دو رئیس جمهور - عالم و آدم
    محمدحسین
    جستجوگر حقیقت که دوست ندارد وقتی اسرار را آموخت دهانش دوخته باشد.
  •   من
  • درباره همان دوقطعنامه و همان دو رئیس جمهور - عالم و آدم
  •   آرشیو
  • شهریور 86
    مهر 86
    زمستان 1386
    پاییز 1386
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  ببینید

  • دوستداران آقای پرزیدنت
    وبلاگ شخصی محمد جواد ایزدپناه
    هیئت مجازی
    عالم و آدم پیشین
    زندگی صحنه پیکارهاست
    رجایی زمان
    بسیج جهانی
    تورجان (نوشته های علی اشرف فتحی)
    سید مرتضی
    الف .مشوش(مجتبی احمدی)
  •  ................




  •   آهنگ وبلاگ من